تجلیات نسیم گونه چیست و باسالک چه میکند؟
دو عالم را كند يكجا فراموش بگيرد شاهد خود را در آغوش
عارف در اين حال زبان حالى دارد كه در ابيات تبرى حضرت مولى روحى فداه آمده است :
مُن نه مرد اين ور و نه مرد آن ور هسمه من گرفتار دل و شه جانه دلبر هسمه
سفر بنمايد از هر چه نمود است بسوى آنكه او عين وجود است
مراد از ((نمود)) كل ما سوى الله است كه همه نمود و آيات آن وجود واحد غير متناهى حق تعالى اند.
تجليات با مثال
در تمثل با صورت ماءلوف و ماءنوس با عالم شهادت محشور است ، بخلاف آن كه با مجرد بحت است . و يكى از دلايلى كه در نسيم بودن تمثلات با مثال مطرح است اين است كه عالم شهادت نشاءه افتراق است و عالم غيب انفراد، و آن چون متكثر است ضعيف است از اين روى هر چه توجه روح انسان به عالم كثرت بيشتر شود دهشت او كمتر است چه اينكه هر چه توجه او به عالم جمع و انفراد بيشتر گردد دهشت او بيشتر است كه با قوى تر روبرو مى گردد.
در تجليات نسيمى حق با چهره جمالى ظهور مى يابد و لذا رباينده است و آن مستلزم لطف و رحمت و قرب باشد. جناب محقق لاهيجى در شرح گلشن راز در بيان تجلى جمالى اين را فرموده است و با تمثلات با مثال نيز قابل تطبيق است چنانكه ملاحظه گرديد. وقايعى از تمثلات با مثال براى مولايم در ذيل بيت بيستم به بعد مى آيد.
مر او را زمزمه است و سوز و آه است
چه آهى خود نسيم صبحگاه است
اين زمزمه ها و سوز و آه از اثرات آن تجلى هاى مانند نسيم و بى مثال است كه سالك را در اين مقام توجه بحق مى دهد كه به سوز و آه مى افتد و لذا داراى ذكر مى گردد زيرا به آه افتاد كه اين آه نشاط آور است و همين سوز و آه او را به ذكر مى كشان
منبع: شرح دفتر دل-جلد دوم-شارح:استاد صمدی آملی